بدون تو هرگز
بدون تو هرگز!
این کلام حرف آخر من است : بدون تو هرگز!
این عشق تو سرپناه آخر من است و این دوست داشتنت ، تنها امید بودن من است...
بدون تو حرفی برای گفتن نیست ، به جز یک کلام : آن هم کلام آخر : خدانگهدار زندگی!
بدون تو جایی برای ماندن نیست و هیچ راهی برای زنده بودن نیست...
چشم به راه تو میباشم در این جاده زندگی ، با پاهای خسته و دلی پر از امید!
وقتی غروب می شود و تو نمی آیی دلم پر از خون می شود و چشمهایم پر از اشک...
باز به انتظار طلوع و آمدنت مینشینم ،دلم میخواهد آن لحظه همچو خورشید در آسمان قلبم طلوع کنی.
ای وای از فردا... از آن روزی که آسمان ابری و دلگرفته باشد آن زمان خورشیدی در آسمان نیست،
و باز باید به انتظارت نشست و گریست با همان دل پر خون ، با آن پاهای خسته و قلبی شکسته...
این کلام حرف آخر من است : بدون تو هرگز!
این عشق تو سر پناه آخر من است و این غروب آغاز دلتنگی های من است...
بدون تو جایی نیست برای ماندن ، بدون تو باید سفر به آن سوی دنیا کرد....
آری این کلام حرف آخر من است : بدون تو هرگز!